«عبدالعظیمخان»؛ راوی رویدادهای محلهای به وسعت تاریخ ایران
تاریخ انتشار: ۱۲ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۱۶۷۹۵
«عبدالعظیم خان در دوران پیری متوجه حضور یک غریبه در خانه خود میشود که قصد دارد او را به قتل برساند. ابتدا علت این قتل رانمیداند. تماشاگر زمانی که با نمایش و قصه روبهرو میشود متوجه میشود، چه اتفاقاتی در ۳۰ سال گذشته در این کوچه و محله افتاده است.»
به گزارش خبرنگار ایمنا، تئاتر، هنری کهن و نامآشنا که باروح و روان آدمی عجین بوده و زندهترین هنر جهانی متکی بر انسان است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این حمایت اما قالبها و عرصههایی دارد که شرکت در رویدادها و جشنوارههای هنری یکی از همانها است. چهل و یکمین جشنواره تئاتر فجر در پیش است و اصفهان، بهعنوان مهد هنر و فرهنگ ایرانزمین هم نمایندگانی در این رویداد بینالمللی نمایشی دارد.
«احسان جانمی»، نویسنده و کارگردان تئاتر از استان اصفهان است و حدود سه دهه از عمر خود را در عرصه هنرهای نمایشی گذرانده است. با این هنرمند باسابقه و فعال در عرصه هنر تئاتر درباره اثر منتخب وی در جشنواره چهلویکم به گفتگو نشستهایم که در ادامه میخوانید.
کدامیک از اثر نمایشی شما در جشنواره تئاتر فجر پذیرفتهشده است؟
«کوچه مختار و ساسان و سیمین» نوشته رضا گشتاسب عنوان یکصدویازدهمین اثر گروه نمایش کاوش است که امسال در چهلویکمین دوره جشنواره بینالمللی تئاتر فجر از استان اصفهان حضور خواهد داشت. این نمایش بهصورت مستقیم در این جشنواره شرکت کرده و تا به امروز نمایش عمومی نداشته است.
اثر در چه سبکی ساختهشده است؟
درمکتب رئالیسم جادویی نوشته و تنظیمشده، با عناصر غیر واقعگرایانه درآمیخته است و از لایههای تودرتوی سیال ذهن هم برخوردار است که شاهد گذر زمان و چند زمانی در نمایش هستیم. در حقیقت این نمایش از لایهها و ابعاد مختلفی برخوردار است.
داستان ازاینقرار است که فردی به نام «عبدالعظیم خان» در کوچه، آدمها و رویدادهای آن محله در طول ۳۰ سال اخیر روبهرو است.
همه نمایش در یک ساعت طراحیشده اما همین یک ساعت ۳۰ سال از زندگی عبدالعظیم خان را روایت میکند. شیوه جذابی در نمایشنامه وجود دارد که تلاش کردیم با کمک بازیگران مجموعه، این شیوه را اجرایی کنیم. محمد ترابی، مائده وحید، فرزاد قاسمی، رزیتا کروندی و محمد طاهری نقشآفرینان این نمایش یکساعته هستند.
ذکر این نکته لازم و ضروری است که گروه تئاتر کاوش بهعنوان فعالترین گروه نمایش اصفهان پرچمدار این استان در جشنوارههای مختلف ملی و منطقهای با ۲۹ سال سابقه هنری است.
اگر امکان دارد کمی بیشتر داستان تئاتر «کوچه مختار و ساسان و سیمین» شرح دهید؟
عبدالعظیم خان در دوران پیری و بازنشستگی متوجه حضور یک غریبه در خانه خود میشود که قصد دارد او را به قتل برساند. ابتدا علت این قتل رانمیداند. تماشاگر زمانی که با نمایش و قصه روبهرو میشود متوجه میشود، چه اتفاقاتی در ۳۰ سال گذشته در این کوچه و محله افتاده است. همچنین در این نمایش، بهنوعی به سیر تاریخی سه دهه اخیر کشورمان از دوران جنگ تحمیلی هشتساله تا به امروز، نگاه شده است.
چرا عبدالعظیم خان؟
این فرد، شخصیتی معلم و بازنشسته اداره آموزشوپرورش است. معلم ریاضی است و با منطق اعدادو ارقام زندگی میکند وتحت تأثیر خلقوخو وزندگی افراد زیادی در طول عمر خود قرار دارد. این ویژگی جذابیت اثر را بالابرده است.
اینکه یک نفر چقدر در جامعه تأثیرگذار است و میتواند در رفتار اجتماع هم تأثیر بگذارد در نمایش دنبال میشود. جذابترین بخش اثر در شب قتل عبدالعظیم خان رویداده و اتفاقات جالبی دیگری که با دیدن تئاتر متوجه خواهید شد.
در کدام جشنوارهها حضورداشتهاید؟
در طول سه دهه فعالیت هنری در جشنوارههای درجهیک، درجهدو و گاهی درگذشتههای دور در رویدادهای درجه سه حضورداشتهایم، اما امروز در جشنوارههای درجهیک شرکت میکنیم. جشنوارههایی ازجمله تئاتر فجر، آئینی و سنتی، صاحب دلان، تئاتر منطقهای، تئاتر استانی یا جشنواره ایرانزمین. هرکدام با موضوعات متفاوتی در کشور اجرا میشوند. خوشبختانه در بیشتر جشنوارهها توانستیم برای اصفهان افتخار کسب کنیم و پیشتاز باشیم.
امسال رویه جشنواره با دورههای قبل تفاوتی کرده است؟
کارگردانان تئاتر امسال نباید تا پیش از ارائه اثر در جشنواره تئاتر فجر، اجرای دیگری داشته باشند؛ اجرای عمومی پس از جشنواره خواهد بود.
این تصمیم سیاستگذاران جشنواره فجر بوده که بهمانند چندین دوره قابل آثار هنری ارائهشده در آن رویداد، دسته اول باشد تا کارها از جذابیت بیشتری برخوردار باشد. گروه کاوش هم بعد از جشنواره تئاتر فجر، در اسفندماه یا اوایل سال آینده در اصفهان و تهران، نمایش عمومی دارد.
باور شما نسبت به کارکرد جشنوارههای همچون تئاتر فجر چیست؟
بیشتر گروههای تئاتری اقتصاد شکنندهای دارند. جشنوارهها ازجمله محلهای تأمین اقتصادی فعالان هنرهای نمایشی است. ویترین نمایش درجهیک کشور ما هم جشنواره تئاتر فجر است. این رویداد یک بازار رسمی و بینالمللی برای تئاترها و گروههای حرفهای است.
گروه ما بهعنوان مجموعهای هنری در شرایط حاضر برای تداوم حیات حرفهای در این جشنوارهها شرکت میکند. جشنواره تئاتر فجر باسابقه ۴۱ ساله معتبرترین رویداد ملی و بینالمللی در کشورمان است.
این سعادت را داشتهایم که همواره پای ثابت نمایندگی اصفهان در جشنوارهها بودهایم و تلاش ما بر این بوده که یک جریان مثبت و روشن نمایشی را در استان رقم بزنیم. البته بهشرط اینکه مدیران فرهنگی ما را حمایت کنند و عزم آنها بر این مسئله استوار باشد که ازایندست رویدادها به نفع استان اصفهان استفاده کنند. گاهی همراهیها خوب بوده اما این مهم همیشگی و پایدار نبوده است.
شما موافق دستاول بودن اجراهای جشنواره تئاتر هستید یا مخالف؟
در ۱۵ سال اخیر رویه به شکلی بود که نمایش میتوانست تا قبل از ارائه در جشنواره تئاتر فجر، اجرای عمومی داشته باشد. امسال رویه به دوران ماقبل ۱۵ سال گذشته بازگشته است.
من تجربه هر دو اجرای خصوصی و عمومی را داشتهام. هر دو معایب و محاسنی دارند ازجمله اینکه کاری که اجرای عمومی قبل از جشنواره داشته باشد آمادگی بهتری برای حضور دارد. از طرفی کار دستاول با استقبال بیشتر مخاطب روبهرو میشود و طروات و تازگی خاصی دارد بنابراین برای من تفاوت زیادی ندارد.
تئاتر اصفهان از دید شما در چه وضعیتی قرار دارد؟
وضعیت به سامانی ندارد که این مهم هم دلایل زیادی دارد. از مسائل اقتصادی تا سیاستگذاری؛ اما نکتهای که میتوان به آن اشاره کرد اینکه مسئولان یا نمیخواهند یا بهواقع توانایی انجام برنامهریزی درست برای تئاتر را ندارند. گاهی سلیقهای عمل میکنند و بعد به بهانههای مختلف علت را به گردن تئاتریها میاندازند.
به نظر میرسد، سعی میکنند بیشتر بین تئاتریها اختلاف ایجاد کنند و کار خودشان را پیش ببرند. این درست نیست و اگر سیاستگذاری درستی اتفاق میافتاد و از همه ظرفیتها و نیروهای موجود استفاده میشد بهتر بود و شاید میتوانست جلوی مشکلات اقتصادی که دستبهگریبان قشر هنرمند تئاتر است را بگیرد.
اما وقتی اینها باهم ترکیب میشوند شاهد تغییر محسوسی نیستیم و اتفاق خاصی در مسیر تقویت این هنر نمیافتد. هر اتفاقی میافتد مربوط به عملکردهای فردی است. هرچند سازمان فرهنگی شهرداری و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی هم تلاشهایی کردهاند اما این تلاشها وقتی میتواند مثمر ثمر باشدکه وحدت رویه و سیاستگذاری اصولی وجود داشته باشد. اگر بتوانیم همه استعدادها و توان هنر نمایش را بکار بگیرم بهطورقطع شاهد پیشرفت و کسب افتخارات بیشتر در این عرصه خواهیم بود.
راهکاری برای بهتر شدن وضعیت تئاتر دارید؟تئاتر همیشه مهجور بوده، تبلیغات ندارد و حمایت نمیشود. اشتباه خیلی از مسئولان این است که تئاتر را با سینما همسان میدانند درحالیکه تئاتر هنری فاخر و جدای از سینما است و یک کالای فرهنگی و هنری درجه است.
تئاتر میتواند بهواسطه زندهبودن و ارتباط مستقیم با تماشاگر خیلی اثرگذارتر از هر رسانهای عمل کند و حقیقت و واقعیت را برای تماشاگر در یک قالب هنری عرضه کند این وقتی اتفاق میافتد که توسط متخصصان امر و افرادی که به علوم بینرشتهای و بینا متنی آشنا باشند بتوانند با درهمآمیزی، ترکیب و استفاده از خلاقیت و نبوغ با حمایت واقعی که وجود ندارد، اجراهای خودشان را داشته باشند.
نظر شما درباره وضعیت هنرمندان تئاتر شهرستانهای استان اصفهان؟
زادگاه من زرینشهر مرکز شهرستان لنجان است و از نزدیک با فعالیتها و تلاشهای هنرمندان این خطه آشنایی دارم. هرچقدر درباره مرکز استان گفتم میتوان چندین برابر این گفتهها را به دیگر شهرستانهای استان تعمیم داد. بدانیم که هنرمندانی که دور از مرکز هستند اوضاع پیچیدهتری دارند درحالیکه این مناطق پر از استعدادهای هنری هستند. لنجان، شاهینشهر، کاشان، در زمره فعالیتها در تئاتر شهرستانها هستند.
مدیر هنری دستگاه متولی و یا تسهیلکننده حوزه تئاتر چه شاخصههایی باید داشته باشد؟باید اشراف کامل اطلاعاتی به حوزه تئاتر و هنر و تولید اثر تئاتری داشته باشد. از جهتگیریهای سیاسی و سلیقهای به دور باشد و در مسیر کار جمعی و منسجم و نه فردی، تلاش کند. به دنبال بهبود رونق هنر باشد و با اقتصاد هنر آشنا باشد که مورد آخر، بهطور کامل وجود ندارد. اینکه بهعنوان یک کالای هنری به اثر نگاه شود یا این کالا را چگونه میتواند در سبد فرهنگی و هنری خانوارها بگنجاند اهمیت زیادی دارد.
کد خبر 617569منبع: ایمنا
کلیدواژه: تئاتر تئاتر اصفهان جشنواره تئاتر فجر چهل و یکمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر هنرمندان لنجان زرین شهر شاهین شهر جشنواره های فجر شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق جشنواره تئاتر فجر عبدالعظیم خان جشنواره ها استان اصفهان بین المللی روبه رو ۳۰ سال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۱۶۷۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فرزند زمانه خود باش
این نمایش باچندمیزونیمکت دروسط صحنه، درپلاتوی تمرین تئاتری اتفاق میافتد که کارگردان، دستیار، نویسنده و تهیهکننده نمایش که باهمدیگر دوستی دارند،دور هم جمع شدهاندوقراراست درباره انتخاب بازیگران نقشها به جمعبندی برسند؛ اما موضوعات متفاوتی به ویژه درباره خصوصیات کارگردان بین آنها باعث بحث و شوخی میشود. نمایش به شیوه رئال اما با تجربهگرایی و فرمی متنوع از میثم عبدی به عنوان کارگردان همراه است که بخشهای متفاوتی از کمدی، موزیکال، ویدئوکال و غیره را دارد. گروه موسیقی زنده نیز اجرا را همراهی میکنند. درنمایش«رومئو ژولیت و چند کاراکتر دیگر» رامتین سلیمانی، مهرناز بختیاری، امین نبیاللهی، میثم عبدی، فائقه شلالوند، حامد قنبری، زینب هادیان، امین سعدی، پگاه امیرآبادی، مینا شجاعیان، نیلوفر خراسانی، متین هوشمندی، مهلا رمضانپور، احسان ابوالقاسم، بهناز شهسوار، امیرمهدی شبیری، مجتبی سعدآبادی و مروارید کفائی نقشآفرینی میکنند. با میثم عبدی درباره چند و چون این نمایش گفتوگو کردهایم:ما شما را به عنوان کارگردان کمدی میشناسیم؛ انگار از کار قبلیتان به لحاظ فرم و شکل دارید تجربیات دیگری را پیش روی مخاطبانتان قرار میدهید؟
بله در واقع رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر همانطور که از اسمش پیداست تکمیلکننده روند ما در نمایش قبلی است. پنگوئن، مرغ دریایی و چند پرنده دیگر؛ اما با رویکردی جدیدتر. زمانی که ما این نمایشنامه را مینوشتیم خودمان میدانستیم قرار است فضای جدید و البته خطرناکتری را در اجرا تجربه کنیم. فضایی روی لبه تیغ که امکان دارد تماشاگر عام یا حتی خاص با بخشهایی از اجرا موضع جدی پیدا کند. اما لذت تئاتر به همین رهایی و خطر کردن است؛ وگرنه میتوانستیم یک نمایشنامه کلاسیک را انتخاب کنیم و چند ماه تمرین کنیم تا به طور قطع همه تماشاگران راضی از سالن بیرون بروند. ولی ما راه سخت را انتخاب کردیم و به سمت سبکی رفتیم که در متن و اجرا به اصطلاح امروزی جان میدهد برای به چالش کشیدن تماشاگر و خب، این از خاصیتهای نمایش پست مدرن است که بعد از اجرا معمولا دو دسته مخاطب با نظرات «مخالف صد درصد» و «موافق صد درصد» به وجود میآید. این موضوع با تمام سختیهایش برای ما لذتبخش است.
به نظرتان این روزها کار کردن اصولی روی متنهای کلاسیک مانند رومئو و ژولیت نشدنی است یا نیاز دارد نگاه روزآمد به این متون نمایشی داشت؟
یکی از نقدهایی که برای اجرای ما نوشته شد، نقد امید طاهری بود. او دقیقا به همین سؤال شما در نقد اشاره میکند و کاملا درست است. بخشی از ایده محتوایی ما در متن و اجرا به همین عدم امکان وقوع اشاره میکند. به این معنی که هر امر کلاسیکی مثل نمایشهای کلاسیک و حتی یک اتفاق عاشقانه کلاسیک و هر نوع رابطه اجتماعی و عاطفی کلاسیکی از منظر ما بهعنوان پدیدآورندگان این نمایشنامه و اجرا، امکان بهوقوع پیوستنش غیرممکن است. اگر هم به اجرا برسد مثل یک شیر بییال و دمی میشود که مضحک و مضمحل بهنظر میآید. به همین دلیل است که ما باز هم به سراغ یکی دیگر از عناصر هنر پستمدرن رفتیم؛ «هجو»! ما هر رویکرد کلاسیکی را در اجرا هجو میکنیم نه به این دلیل که آن اثر را هجو کرده باشیم، بلکه امکان وقوع و اضمحلال آن امر کلاسیک را مورد تمسخر قرار میدهیم. بههر حال در زمانهای قرار گرفتیم که متر و معیارهای کلاسیک هنر، اعتبارشان زیر سؤال رفته و همه در حال ایجاد پرسش هستیم. پرسشهایی شبیه به این که آیا رومئو و ژولیت کار درستی کردند؟ آیا عشق به مفهوم رومئو و ژولیتی در دنیای امروز جوابگوی انسان معاصر است؟
چه شرایطی باعث میشود متن کلاسیک دراماتورژی شود؟
پاسخ به این سؤال، زمانه است. زمانه تعیین میکند که ما به اثر از چه زاویهای نگاه کنیم. نمونه واضحش خود من. ۱۰ سال پیش معتقد بودم نوعی از کمدی که در سلسلهکمدیهای افتضاحات و ارتباطات و اکتشافات و ارتفاعات و استشمامات زبان جامعه و محصول جامعه آن روزه است. خب اگر من دوباره بخواهم یکی از همان کارها را اجرا کنم، قطعا رویکرد ذهنی و نگاه شخصیام به جهان تغییر کرده و باید براساس نبض زمانه دراماتورژی شود. خیلیها میگویند این کار جدید تاریخ مصرف دارد و من هیچ اشکالی در این نمیبینم. میگویم خب اشکالش چیست؟ من سعی میکنم فرزند زمانه خودم باشم. هر چند موضوعاتی در هنر هست که هیچوقت تاریخ مصرف ندارد و تنها شکل و شمایلش در هر دوره تاریخی تغییر میکند.
چرا در دراماتورژی شما رومئو و ژولیت به حاشیه میرود و مباحث تئاتر کار کردن اصل و اساس وضعیت شما میشود؟
چون اصل برای ما همین حاشیههاست. چون امروزه حاشیهها بر متن غلبه پیدا کردهاند. در واقع رومئو و ژولیت بهانه و بستری را ایجاد میکند برای پرداختن به مشکلات و معضلات یک جامعه کوچک به اسم تئاتر و آن مشکلات که باعث میشوند کارگردان و گروه به سمت نابودی حرکت کنند به جای متن قرار میگیرند و خود متن اصلی یعنی رومئو و ژولیت به حاشیه میرود.
کار کردن با نسل جوانتر چه حسنهایی دارد؟
من در کارگاههایی که برگزار میکنم به هیچکس قول نقش یا اجرای صحنهای نمیدهم. نه اینکه کارگاههای ایده تا اجرا را زیر سؤال ببرم، نه اما خیلی برایم اتفاق خوشایندی نیست که یک عده به صرف اینکه پولی برای کلاسی پرداخت کردند، لزوما باید روی صحنه تئاتر قرار بگیرند ولی از آن طرف چون شیفته تشکیل گروههای بزرگ و پرانرژی هستم، تمام سعیام را میکنم تا جایی که امکان دارد از بازیگرانی استفاده کنم که در کارگاههای من شرکت کردهاند و با هم به یک زبان مشترک حداقلی رسیده باشیم. البته هیجان، انرژی و خلاقیت جوانترها همیشه در کارها به من کمک کرده و از این بابت خدا را شاکرم، هرچند بخشی از اعضای گروه یا هم سابقه یا همدانشگاهی من هستند که در این راه برای ایجاد فضایی علمیتر و آکادمیک مرا همراهی کردند.
با این گروه نسبتا جوان چه مسیری را برای سرانجام یافتن کارتان پشت سر نهادهاید؟
شاید باور نکنید ولی این نکتهای است که هر روز قبل از اجرا به بچهها میگویم که هرکدامشان به نوعی با یک اتفاق عجیب همراه این اجرا شدند. از گروه موسیقی بگیرید تا بازیگران اصلی و حرفهای و حتی دستیار من که آنقدر علم و دانش و آگاهی نسبت به این رشته دارد که من در طول تمرینات با توجه به اینکه خودم هم بازی میکردم، خیالم بابت اجرا و شکلگیری فضا راحت بود.
دراین نمایش که بهلحاظ سبکشناسی بهدلیل فراتئاتر شدن،دارد پست مدرن میشود.ازابتدا چقدرچنین سبکی برایتان معلوم بود؟
ما از زمان شروع نوشتن نمایشنامه و از زمانی که پیرنگ اصلی در حال شکل گرفتن بود، میدانستیم قرار است به سمت پستمدرن در اجرا حرکت کنیم. هم با توجه به هماهنگشدن با ریتم زمانه و هم با توجه به موضوع خاص این نمایش که به قول شما به سمت فراتئاتر حرکت میکند.
چرا برای طراحی صحنه به چند میز و نیمکت چوبی عین کافهها بسنده کردید؟
اول اینکه صحنه درواقع پلاتوی یکی از شخصیتهای نمایش است که اتفاقا دراماتورژ هم هست و تا جایی که ممکن بود عناصر اضافی را در دکور و صحنه حذف کردیم.
پس چرا در طراحی لباس با تنوع نگاه و فرم مواجهیم و از لباسهای واقعی به لباسهای فرم گرایانهتر میرسیم. این تنوع چه دلیلی دارد؟
ایده دو تونالیته بودن لباسها ازسوی طراح لباس مینا شجاعیان مطرح شد که برای من جذاب بود و با توجه به اشاره شما به این موضوع میبینیم که آن ایده منتقل شده؛ همانطور که در فضای نمایش دچار یک دوگانگی خیال و واقعیت هستیم. عناصری که بهظاهر (تاکید میکنم روی کلمه بهظاهر) به واقعیت نزدیکترند، از رنگ و لعاب کمتری برخوردارند اما عناصر رویایی و خیال به رنگ وابسته هستند و این یکی از ایدههای طراحی لباس این نمایش بود.
موسیقی و ترانه و همسرایی رکن جالبی در ابتدا و انتهای نمایش است؛ این موسیقی چگونه ترسیم شده است؟
موسیقی و ترانه نمایش به شکل عجیبی بهصورت اتفاقی و بداهه شکل گرفت. در واقع من یک شب شعری را نوشتم و برای امین نبیالهی، یکی از نویسندگان و بازیگر نقش مانی فرستادم که از قضا دستی هم بر گیتار و نوازندگی دارد و او هم در مدتزمان کوتاهی به این ملودی رسید و همه این اتفاقات بهدلیل انرژی خوب تمام اعضای گروه به وقوع پیوست.
گریم و ماسک به ضرورت نقشها کمتر شده است؟
من در هیچکدام از اجراهایم اعتقادی به گریم ندارم، مگر دیگر خیلی ضروری باشد و گریزی از تغییر فرم صورتها نداشته باشیم. معتقدم بازیگر با میمیک و حس صورتش کاری را میتواند بکند که بهترین گریمهای جهان هم قادر به انتقال آن حس و شخصیت نیستند. البته این نظر خیلی تند و رادیکال است و میدانم که مخالفان سرسخت و زیادی هم دارد.
مواجهه با مخاطب اززمان نوشتن متن باچه تفکری شکلگرفت؛چون شاهد کمدیای هستیم که درآثاروودیآلن آنراتجربه کردهایم؟
من پیش از اینکه شیفته وودی آلن باشم، شیفته تفکرات و نوع اجرای برشت بودم و البته همعصران برشت؛ ماکس فریش و دورنمات. نگاه من به مخاطب با توجه به آموختههایم و مطالعاتم از روش اجرایی برشت قطعا بیواسطهتر و رودر رو تر است. به این معنی که من هیچچیزی برای پنهانکردن از تماشاگر ندارم و شاید یکی از دلایل عدم استفاده از گریم در اجراهایم همین مسأله باشد. صورتهای بیواسطه در مقابل تماشاگر.
اقبال عمومی از این کار طنزآمیز اما با پیچیدگیهای روایی، چگونه و چقدر بوده است؟
خدا را شکر میکنیم که با انرژی خوب گروه روزهای ابتدایی اجرا را با مخاطب پرشور شروع کردیم و امیدواریم این روند همچنان ادامه داشته باشد. تا امروز که این مصاحبه را در خدمت شما هستم، حدود ۹۰۰ نفر از این نمایش دیدن کردند، در حالی که تعداد اجراهای ما هنوز به ۱۰اجرا نرسیده؛ هرچند تعداد اندکی از افراد با هویت معلوم و نامعلوم در فضای مجازی سعی در ایجاد اختلال در روند تبلیغات و تلاش در جهت کاهش مخاطب ما داشتند که خدا را شکر با انرژی خوب گروه و لطف تماشاگران واقعی این موضوع نه فقط برای اجرای ما بد نشد، بلکه باعث شد صفحات ما در سایت فروش بلیت و فضای مجازی بیشتر دیده شود. به همین دلیل من از تمام مخالفان این نمایش کمال تشکر را دارم.
نقد وضعیت تئاتر در یک اثر نمایشی چقدر به نفع شما و فضای کلی تئاتر است؟
نقد، همیشه خوب است،اما یک نکته را نباید فراموش کنیم؛ نقد یک تیغ برنده است که کافی است دست یک نابلد بیفتد.آنوقت بهجای اصلاح امکان دارد فاجعه بهوجود بیاورد. ما همیشه از نقد منتقدان استقبال کردیم وبههمیندلیل درهفته ابتدایی اجرا علاوه بر دعوت از منتقدان، جلسه نقد هم برگزار کردیم که امید طاهری وعلی جعفریفوتمی درآن بهعنوان منتقد و سرکار خانم دکتر نیلوفر نادعلی، روانشناس حضور داشتند و باحضور تماشاگران هم ازمنظر نقد تئاتر وهم ازمنظر نقد اجتماعی و روانشناختی اجرا را تحلیل و بررسی کردیم.
بخشی از مشکلات تولید تئاتر
من برای رساندن این نمایشنامه به اجرا علاوه بر درگیریهای مالی و گرفتاری پیداکردن پلاتوی مناسب برای ۱۸ بازیگر و مشکلات دیگر، یک مشکل اساسی و بزرگ هم داشتم، آن هم توجیهکردن اعضای شورای نظارت در مورد اینکه اگر ما با موضوع ممیزی و سانسور شوخی کردیم نه به این دلیل که خوشایند بخشی از تماشاگران باشد، به این دلیل که چه قبول داشته باشیم چه نه، بخشی از مشکلات تولید تئاتر هم در آن بخش وجود دارد. دقیقا مثل پیداکردن سالن مناسب، تهیهکننده مناسب و ... . بنابراین ما اگر قبول میکنیم که تئاتر ما در همه بخشهای اجرایی و تولید مشکلاتی دارد، بههرحال واحد ممیزی هم بخشی از همان روند است و باید مشکلاتش نقد شود و اصلاحات صورت بگیرد. ما بههیچوجه قصدمان مقابله با یک شخص یا حتی اشخاص در یک سیستم نبوده، بلکه ما بنیان و اساس هر چیزی را مورد نقد قرار دادیم.